آیا تا به حال به این فکر کرده اید که زوج های متاهل چقدر شادمان هستند؟ همانطور که مشخص است، زوج های خوشبخت تقریباً مانند هر زوج دیگری هستند. آنها بحث های داغ دارند. استرس های کاری دارند. آنها برای بزرگ کردن فرزندان خود تلاش می کنند. موقعیتهای خانوادگی دشوار ظاهر میشوند و اغلب شرکایشان چشم به هم نمیبینند. بنابراین چه چیزی زوج های متاهل خوشبخت را متمایز می کند؟ چه چیزی آنها را نسبتاً خوشحال و راضی نگه می دارد؟
یکی از تمایز مهمی که زوج های متاهل شاد را از زوج های متاهل ناراضی متمایز می کند، ظرفیت بیشتر هوش هیجانی (EQ) در روابط آنهاست. میپرسید هوش هیجانی دقیقاً چیست؟ می توان آن را به عنوان مهارت در آگاهی از احساسات، درک احساسات و مدیریت احساسات خود به شیوه ای عاقلانه و همدلانه تعریف کرد. احساسات نیروی قدرتمندی هستند که لحن ازدواج را خوب یا بد تعیین می کنند.
زوج های شاد هوش هیجانی خود را در تعاملات روزانه خود با یکدیگر به کار می گیرند. آنها مسائل را به شیوه ای مودبانه مطرح می کنند. آن ها گوش میدهند. تعاملات مثبت آنها بر تعاملات منفی آنها بیشتر است. آنها تمایل به ابراز تحسین، درک و احترام برای یکدیگر دارند.
این احساس وجود دارد که شریک زندگی شما در گوشه شماست، پشت شماست و هر چه باشد از شما حمایت خواهد کرد. این ویژگی ها یک جو عاطفی مثبت ایجاد می کند که منجر به احساس نزدیکی، صمیمیت، و رضایت و شادی کلی بیشتر می شود.
احساسی که در مورد احساسات خود به نام فرااحساسات دارید بر نحوه تعامل شما با شریک زندگی تان تأثیر می گذارد. اگر در کودکی به شما یاد داده اند که احساسات منفی بد هستند و از ابراز آنها دلسرد شده اید، ممکن است دریابید که تا حد امکان از تعارضات خودداری کرده یا از آن اجتناب می کنید یا ممکن است احساس خود را انکار کنید و سخت تلاش کنید تا دیگران را راضی نگه دارید. احساسات منفی ناخوشایند مانند خشم، ترس یا آسیب سیگنالهای مفیدی هستند که به شما اجازه میدهند متوجه شوید چیزی اشتباه است و باید به آن توجه کرد. اجتناب از این احساسات قدرتمند تنها تأثیر منفی آنها را بر شما و رابطه تان تقویت می کند، بنابراین وقتی بارها و بارها ظاهر می شوند، مقابله با آنها دشوارتر می شود.
متعهد شوید که بدون استفاده از انتقاد، سرزنش یا قضاوت احساسات خود را بپذیرید، درک کنید و ابراز کنید.
در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید هوش هیجانی خود را در رابطه خود افزایش دهید:
با احساسات خود دوست شوید. مشخص کنید چه احساسی دارید و چه چیزی باعث این احساس شده است. در صورت لزوم، مدتی را از شریک زندگی خود دور کنید تا بفهمید چه چیزی باعث چنین احساسی در شما شده است. آیا این احساس سابقه ای دارد؟ به خود اجازه دهید که احساس عصبانیت، آسیب دیدگی یا ترس کنید. احساسات شما مشخص نمی کند که شما چه کسی هستید.
آرام باش. احساسات منفی راهی برای غلبه بر ما دارند و قضاوت ما را مختل می کنند. وقتی مملو از دیدگاه منفی باشد، دشوار است که عینی باشیم و به مسائل به شیوه ای متعادل نگاه کنیم. ممکن است متوجه شوید که بیش از حد معمول منتقد یا تدافعی هستید. با فاصله گرفتن از مشکل، تنش خود را کاهش دهید. با فعالیت هایی که از آن لذت می برید، مانند گوش دادن به موسیقی، مطالعه، پیاده روی یا مدیتیشن، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
به طرف شریک زندگی خود بچرخید. بعد از اینکه احساسات خود را شناسایی کردید و به حالت آرام تر بازگشتید، آماده هستید تا گفتگوی سازنده تری را شروع کنید. نیازهای خود را به شیوه ای قاطعانه اما غیر تهاجمی بیان کنید. سعی کنید بدون وقفه به صحبت های همسرتان گوش دهید. احساسات شریک زندگی خود را بپذیرید و تأیید کنید. اگر احساسات منفی دوباره شعله ور شد، دوباره از موضوع فاصله بگیرید. از 20 دقیقه تا 24 ساعت دوباره بحث را شروع نکنید.
متعهد شوید که بدون استفاده از انتقاد، سرزنش یا قضاوت احساسات خود را بپذیرید، درک کنید و ابراز کنید. احساسات منفی دشمن نیستند. نحوه بیان آنها می تواند مشکل ساز باشد. وقتی احساسات منفی بروز کرد، کمی استراحت کنید، آرام باشید و سپس سعی کنید دوباره به طرف شریک زندگی خود بچرخید تا با هم صحبت کنید. انجام این کار به احتمال زیاد منجر به ارتباط و تفاهم بیشتر بین شما و افزایش سطح رضایت و شادی شما در رابطه می شود.