روانشناسی تجربی
روانشناسی تجربی، روشی برای مطالعه پدیدهها و فرآیندهای روانشناختی. روش تجربی در روانشناسی تلاش می کند تا با دستکاری متغیرهایی که ممکن است منجر به رفتار شوند، فعالیت های حیوانات (از جمله انسان ها) و سازماندهی عملکردی فرآیندهای ذهنی را توضیح دهد. در درجه اول به کشف قوانینی می پردازد که روابط قابل دستکاری را توصیف می کنند. این اصطلاح به طور کلی به تمام حوزه های روانشناسی که از روش تجربی استفاده می کنند اشاره می کند. این حوزه ها شامل مطالعه حس و ادراک، یادگیری و حافظه، انگیزش و روانشناسی بیولوژیکی است.
شاخه های تجربی در بسیاری از زمینه های دیگر نیز وجود دارد، از جمله روانشناسی کودک، روانشناسی بالینی، روانشناسی تربیتی و روانشناسی اجتماعی. معمولاً روانشناس تجربی با موجودات سالم و سالم سر و کار دارد. با این حال، در روانشناسی بیولوژیکی، مطالعات اغلب با ارگانیسمهای اصلاحشده توسط جراحی، پرتو درمانی، درمان دارویی، یا محرومیتهای طولانی مدت از انواع مختلف یا با ارگانیسمهایی انجام میشود که به طور طبیعی ناهنجاریهای ارگانیک یا اختلالات عاطفی را نشان میدهند. روانشناسی را نیز ببینید.
قانون وبر در روانشناسی تجربی
قانون وبر که قانون وبر فچنر نیز نامیده می شود، قانون روانشناختی مهم تاریخی است که درک تغییر در یک محرک معین را کمیت می کند. قانون می گوید که تغییر در یک محرک که فقط قابل توجه خواهد بود، نسبت ثابتی از محرک اصلی است. نشان داده شده است که برای تحریک افراطی مناسب نیست. این قانون در ابتدا برای توصیف تحقیقات در مورد وزنهبرداری توسط فیزیولوژیست آلمانی ارنست هاینریش وبر در سال 1834 فرض شد و بعداً توسط دانشآموز وبر، گوستاو تئودور فچنر، که از قانون علم روانفیزیک را توسعه داد، برای اندازهگیری حس اعمال شد.
قانون با بیان رابطه بین دنیای معنوی و فیزیکی، به فچنر نشان داد که واقعاً فقط یک جهان وجود دارد، دنیای معنوی. برای دیگران، قانون به معنای امکان روانشناسی علمی و کمی بود. کار ترکیبی وبر و فچنر به ویژه در تحقیقات شنوایی و بینایی مفید بوده است و بر مقیاس نگرش و سایر آزمایشات و پیشرفت های نظری تأثیر داشته است.